شاد شدن. خوش شدن: مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا. ناصرخسرو. مبادا که فردا بخون منش بگیرند و خرم شود دشمنش. سعدی (بوستان). هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟ سعدی
شاد شدن. خوش شدن: مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا. ناصرخسرو. مبادا که فردا بخون منش بگیرند و خرم شود دشمنش. سعدی (بوستان). هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟ سعدی
بکار رفتن. هزینه شدن. خرج شدن: صرف شد آن بدره هوا در هوا مفلس و بدره ز کجا تا کجا. نظامی. سعدی اگر خون و مال صرف شود در وصال آنت مقامی بزرگ وینت بهایی حقیر. سعدی. کنون که رغبت خیر است زورطاعت نیست دریغ نقد جوانی که صرف شد بمحال. سعدی. دست رنج تو همان به که شود صرف بکام دانی آخر که بناکام چه خواهد بودن. حافظ. ، طی شدن. سپری شدن. گذشتن: عمر گرانمایه در این صرف شد تاچه خورم صیف و چه پوشم شتا. سعدی. حاصل عمر صرف شد در طلب وصال تو با همه سعی اگر بخود ره ندهد چه حاصلم. سعدی. بگو تا به از زندگانی بدستت چه افتاد تا صرف شد زندگانی. سعدی. بی حاصلی نگر که شماریم مغتنم از عمرآنچه صرف خور و خواب میشود. صائب
بکار رفتن. هزینه شدن. خرج شدن: صرف شد آن بدره هوا در هوا مفلس و بدره ز کجا تا کجا. نظامی. سعدی اگر خون و مال صرف شود در وصال آنت مقامی بزرگ وینت بهایی حقیر. سعدی. کنون که رغبت خیر است زورطاعت نیست دریغ نقد جوانی که صرف شد بمحال. سعدی. دست رنج تو همان به که شود صرف بکام دانی آخر که بناکام چه خواهد بودن. حافظ. ، طی شدن. سپری شدن. گذشتن: عمر گرانمایه در این صرف شد تاچه خورم صیف و چه پوشم شتا. سعدی. حاصل عمر صرف شد در طلب وصال تو با همه سعی اگر بخود ره ندهد چه حاصلم. سعدی. بگو تا به از زندگانی بدستت چه افتاد تا صرف شد زندگانی. سعدی. بی حاصلی نگر که شماریم مغتنم از عمرآنچه صرف خور و خواب میشود. صائب
مقابل و حریف شدن. (غیاث اللغات). مقابل شدن: ماه انداخت سپر تا طرف روی تو شد کاست از غیرت و هم چشم به ابروی تو شد. طاهر غنی (از آنندراج). پیش مژگان درازت که هدف خواهد شد چون تو بر طرف گر افتی که طرف خواهد شد. طاهر غنی (از آنندراج)
مقابل و حریف شدن. (غیاث اللغات). مقابل شدن: ماه انداخت سپر تا طرف روی تو شد کاست از غیرت و هم چشم به ابروی تو شد. طاهر غنی (از آنندراج). پیش مژگان درازت که هدف خواهد شد چون تو بر طرف گر اُفتی که طرف خواهد شد. طاهر غنی (از آنندراج)
مصرف شدن. بکار رفتن: و آنرا که زکام بسیار افتد اندر حال تندرستی گرمابه و عرق آوردن سود دارد ازبهر آنکه رطوبتها و بخارها که سبب زکام و نزله است بعرق خرج شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
مصرف شدن. بکار رفتن: و آنرا که زکام بسیار افتد اندر حال تندرستی گرمابه و عرق آوردن سود دارد ازبهر آنکه رطوبتها و بخارها که سبب زکام و نزله است بعرق خرج شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)